جستجو
آخرین دیدگاه‌ها
    آخرین اخبار و اطلاعیه ها

    روند تکامل سیستم های آموزشی

     

    الوین تافلر روند تکامل تاریخ تمدن بشر را به سه مرحله تقسیم می کند. موج اول انقلاب کشاورزی، موج دوم انقلاب صنعتی و موج سوم انقلاب فراصنعتی یا کامپیوتر و انفورماتیک. بر این اساس می توان روند تاریخی هر فرایندی را تحلیل نمود. به عنوان مثال در حوزه تولید می توان به تولید سنتی در موج اول، تولید انبوه در موج دوم و تولید ناب در موج سوم اشاره کرد.

    اما در فرایند آموزش نیز می توان به تصویر جالبی دست یافت. جایی که در موج اول مکتب خانه های قدیمی با یک یا چند معلم که به تمام سطوح درس می دادند و همین امکانات برای درصد کمی از جامعه که نیاز به آموختن را احساس می کردند کافی بود. اما آنچه در تاریخ ثبت شده، غیر از ظرفیت پایین این سیستم آموزش می توان به هزینه بالا و کیفیت و کارایی پایین و غیر استاندارد بودن آن اشاره نمود.

    تمدن صنعتی با خود آموزش انبوه همگانی را آورد که در کشورهای پیشرفته آن را استاندارد و برای آحاد جامعه اجباری کردند. این نظام آموزشی از ظرفیت بالایی برخوردار بود و با اجرای اصول تمدن صنعتی ، کلاس های هر سطح را بطور جداگانه پر از دانش آموز کردند تا معلمین آموزش دیده ، بر اساس یک استاندارد یکسان و زمان بندی شده، محتوای آموزشی را عرضه کنند. با کمی دقت می توان فهمید که آموزش انبوه موج دومی با تمرکز آموزش در مدرسه، دانشگاه و مراکز آموزشی، کاملاً متفاوت با آموزش در خانه ومکتب خانه های موج اولی سازماندهی شده بود. نگرش طراحان این نظام آموزشی با معلمین مکتب خانه ها فرق می کرد.اهداف و دغدغه های آنان نیز از جنس دیگری بود. این نظام آموزشی در طول سیصد سال توانست با توسعه آموزش و پوشش بخش بزرگی از جامعه، پیشرفتهای صنعتی را پشتیبانی کرده و افرادی را برای انجام کارهای مختلف در جامعه آموزش داده و تربیت کند.

    اما در موج سوم یا انقلاب فراصنعتی که هم اکنون در حال گذار از آن هستیم چه اتفاقی در حال وقوع است؟ در وهله اول نارضایتی سه طرفه (1) اساتید، (2) فراگیران، دانش آموزان و دانشجویان، و (3) اولیاء، مسئولین و کارفرمایان نظام های آموزشی دولتی و خصوصی و سازمانی را شاهد هستیم. بسیاری از افراد از وضع موجود ناراحتند. اساتید و معلمان از حجم بالای مطالب و دل ندادن و حواس پرتی فراگیران در سر کلاس، وقت نگذاشتن و مشغول بودن مدیران و کارشناسان برای شرکت در کلاس های آموزشی، و برگزاری فشرده کلاس ها گله مند هستند. تازه پس از آموزش نیز پس از مدتی، فراگیران مطالب را فراموش می کنند و کمتر مورد استفاده قرار می دهند. بطور کلی از عملکرد مدیران، مهندسین، کارشناسان و فارغ التحصیلان نمی توان اثربخشی آموزش ها را مشاهده کرد.     

    از طرف دیگر بسیاری از شرکت کنندگان در دوره های آموزشی سطوح مختلف، از برگزاری کلاس های آموزش انبوه که خواسته ها، توانمندی ها و ویژگی های شخصیتی آنان در نظر گرفته نمی شود شاکی هستند. محتوای آموزشی استاندارد و تعریف شده را مفید و مؤثر نمی دانند و فکر می کنند آنان مطابق با علم و نیاز روز بازار نیستند. به همین دلیل است که پس از اتمام آموزش و حضور در سر کار، آموزش های خود را برای انجام کارهای مورد نیاز سازمان ها و کارخانجات کافی نمی دانند. بطور کلی فکر می کنند با سیلی از مفاهیم و اطلاعات مواجه هستند که سیستم آموزشی موج دوم که مبتنی بر آموزش حضوری انبوه است نمی تواند در دریافت و هضم مطالب آموزشی جوابگو باشد.

    اما گروه سوم یعنی اولیاء، مسئولین و کارفرمایان نظام های آموزشی نیز از هزینه بالای آموزش، اثربخشی پایین نتایج آموزش ها،انگیزه پایین اساتید و فراگیران، و نیازهای روزافزون کسب و کار و شرایط محیطی بازار گله دارند. سازمان ها هر قدر روی آموزش سرمایه گذاری می کنند باز هم کافی نیست. بسیاری بر این باورند که فارغ التحصیلان نظام آموزش عالی کشور نمی توانند نیازهای سازمان های تولیدی و صنعتی، تجاری و خدماتی را  پاسخ دهند و پس از استخدام آنها تازه باید بر روی آموزش های عملی و کاربردی کارکنان جدید هزینه کنند.

    خوب، در یک کلام می توان اینطور نتیجه گرفت که با ابزارها و روش های آموزش موج دوم یا تمدن صنعتی، نمی توان نیازهای آموزشی جامعه موج سوم یا تمدن فراصنعتی را پاسخ گفت. همانطور که با شیوه تولید موج دومی نمی توان در بازار موج سومی و با مشتریان تمدن فراصنعتی موفق بود.

    تهیه کننده: مرکز آموزش مجازی صنعتی

    تاریخ انتشار : 10 / 03 / 2017
    لینک کوتاه : http://www.classyno.com/?p=583
    کلاسینو

    دکتر فرزاد رعایت صنعتی

    نظرات